قصص قرآنی

مقدمه
قصص قرآنی – در قرآن کریم از راههای متعددی برای هدایت بشر استفاده گردیده که داستانهای قرآنی یکی از آن روشهاست، زیرا همچنانکه میدانیم داستان سرایی از زمانهای بسیار قدیم در میان انسانها رایج بوده و انسانها با علاقه تمام و کمال، عاشق شنیدن داستان بودهاند، بر این اساس است که میبینیم نه تنها قصههای واقعی بلکه بازار داستان پردازان خیالی نیز رونق یافته که آثار و رمانهای فراوان در ویترین کتاب فروشیها خود دلیل محکم این مدعای ماست و باز برای ما روشن است که مشتریان قصه فقط یک گروه سنی خاصی نمیباشد، بلکه همه افراد جامعه از پدرپزرگها و مادربزرگها گرفته، تا پدرها و مادرها و بچهها و جوانانها همه را در بر دارد زیرا همچنانکه میدانیم فایده داستان فقط پر کردن وقت و سرگرمی نبوده بلکه دارای مزیتهای دیگری است که در زیر اشارهای گذار میکنیم.
مزایای داستان
تاثیر غیر مستقیم
امروزه در روانشناسی نیز ثابت گردیده که نصیحت غیر مستقیم اثرش بیشتر از پند و اندرزهای مستقیم میباشد چنانکه اگر اشتباهات یک شخصی، غیر مستقیم به او فهمانده شود بدون شک اثرش بسیار بیشتر از بیان مستقیم آن میباشد، که اتفاقا هنر قصه و داستان نیز همین میباشد. زیرا که با تشویق یا تنبیه قهرمان داستان بطور غیر مستقیم خواننده را به خوبیها دعوت کرده و از بدیها، متنفر میسازد.
به یاد ماندن طولانی
از مزایای دیگر داستان، در به یاد ماندن طولانی مدت مطلب در ذهنمان کمک میکند، چرا که برای ما ثابت شده معمولا داستانهایی که در زمان کودکی را شنیدهایم بیشتر از مطالب علمی و فلسفی و پند و اندرزها، در ذهنمان داریم، و مسائل یاد شده را در مدت کوتاهی فراموش میکنیم.
معرفی الگوها و قهرمانها
از مزایای دیگر قصهها، نشان دادن الگوها و قهرمانهاست. زیرا همچنانکه ثابت گردیده انسانها به طور خودآگاه یا ناخودآگاه گرایش به قهرمانان دارد و سعی میکند همیشه آنها را برای خود در زندگیش الگویی مناسب ساخته و حرکتهای خود را مطابق اعمال و رفتار وی سازد. تا جائیکه وقتی نمیتواند الگوی مناسب و دلخواه خود را پیدا کند ناچارا به الگوهای پست و بی ارزش رو میآورد، چنانکه میدانیم این عمل قهرمانسازی در قصهها بیشتر امکان پذیر است. بر این اساس است که در اکثر داستانها وجود قهرمان چه خوب و چه بد نقش اصلی را ایفا میکند.
مفید همه فراد جامعه
و آخر اینکه داستان برای همه افراد جامعه مفید است برخلاف دلیلهای عقلی و مطالب علمی که فقط مخصوص افراد خاصی است و مورد استفاده افراد خاصی قرار میگیرد.
قرآن مجید نیز به عنوان یک کتاب هدایت، که از هر راه مفیدی برای کمال و هدایت انسان استفاده میکند از ابزار قصه با نظر به ویژگیهای یاد شده غافل نبوده و توجه ویژهای بر این روش تربیتی نموده، فلذا با بیان قصههای گذشتگان به این امر مهم هدایت توجه کرده حتی در برخی موارد دیده میشود که برخی از معارف الهی و جهان بینی خود را با داستان بیان نموده است. لازم به یادآوری است که هر چند در قرآن از روش قصهگویی استفاده گردیده اما قصههای قرآنی یک سری ویژگیهای دارند که آنها را از سایر قصهها متمایز نموده است که در اینجا به بخشی از آن ویژگیها اشارهای کوتاه مینمائیم:
ویژگیهای منحصر بفرد قصص قرآنی
هدفدار بودن
با نظر بر اینکه هدف قرآن از ذکر قصه و داستان، فقط نقل تاریخ و به تصویر کشیدن زندگی قهرمان اصلی داستان نیست بلکه غرض اصلی این است که با نقل بخشهای عبرت آمیز از زندگی پیشینیان، آن را مایه آگاهی و چراغ هدایتی برای بشر قرار دهد تا از نکتههای آموزنده زندگی گذشتگان درس عبرت گرفته و از افتادن در مسیر گمراهی نگاه دارد و همچنین یکی از عواملی را که باعث موفقیت پیشنیان قرار گرفته را بشناساند.
در خود قرآن سوراه اعراف آیه ۱۷۶ نیز به این هدفمندی قرآن در قصههایش اشاره دارد به این ترتیب که پس از ذکر سرگذشت بنی اسرائیل، اصحاب سبت و داستان بلعم باعورا میفرماید: ” این مثل گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند، این داستانها را بازگو کن شاید بیندیشند” یا در سوره یوسف آیه ۱۱۱ میفرماید: “در سرگذشت آنان درس عبرتی برای صاحبان اندیشه است”.
بر اساس همین هدفمندی داستانهای قرآنی است که میبینیم داستانهای قرآن شرح کامل و مفصل جریان نیست بلکه، در هر سورهای با توجه به هدف مورد نظر، بخشی از داستان یا شخص یا گروهی را ذکر کرده و با بیان همان بخش، نکتههای آموزنده را نیز فروگذار نکرده و از آوردن مطالبی که پیام هدایتی ندارد خوداری شده است، به عنوان مثال میبینیم که در قرآن معمولا به زمان حادثه توجهی نشده چرا که نقشی در پیام داستان ندارد و یا در داستان اصحاب کهف، به سن آنها، محل غار، نحوه فرار آنان توجهی نشده چرا که پیام هدایتی خاصی را نداشته است.